1:33 PM
برداشت سروش صحت از زیست خیام‌وار در «جهان با من برقص»

فیلم سینمایی «جهان با من برقص» در حالی در معرض داوری عمومی‌ و ارزیابی فراگیرتر قرار گرفته که این اثر را می‌توان استنباط شخصی کارگردان از زیست خیام‌وار قلمداد کرد؛ تلقی‌ که در این دوران سخت می‌تواند برای بسیاری از مردم یک نسخه باشد تا با دغدغه کمتر این روزها را پشت سر بگذارند.

«تابناک»، مهدی خرم دل؛ «چون عاقبت کار جهان نیستی است | انگار که نیستی چو هستی خوش باش» شاید این بیت منتسب به خیام را بتوان شالوده فیلم «جهان با من برقص» ساخته سروش صحت متصور شد. جهانگیر چشم انتظار فرا رسیدن مرگ است و در این شرایط، دوستانش به گرد او در یک ویلا جمع شده‌اند تا حال او را بهتر کنند. جهان می‌کوشد با جمع همراه شود و با خوش‌بینی این روزهای واپسین را به خوشی بگذراند اما این تصمیم به سادگی قابل تحقق نیست.

برداشت سروش صحت از زیست خیام‌وار در «جهان با من برقص»

علی مصفا، جواد عزتی، هانیه توسلی، پژمان جمشیدی، سیاوش چراغی‌پور، کاظم سیاحی، بهار کاتوزی، پاوان افسر، شیوا بلوچی، رامین صدیقی، مهیار پوربابایی و مهراب قاسم‌خانی در این فیلم روایتی را ثبت کرده‌اند که سرخوشی‌اش از پشت دوربین می‌آید. این سبک فیلمسازی که گروه به یک سفر سرخوشانه در شمال ایران می‌روند و اثری نیز خلق می‌کنند، به سال‌های دور و حتی پیش از انقلاب بازمی‌گردد اما غیرمنصفانه است که همه این فیلم را در چنین تعبیری خلاصه کرد.

سروش صحت که در ساخت سریال تبحر بیشتری دارد، لحنی که در سریال‌ «فوق لیسانسه‌ها» خلق کرد را در «جهان با من برقص» تکامل داده و به شکلی متبحرانه از آن بهره برده است. او با فیلمنامه‌ای منسجم و متشکل از یک خط اصلی داستان و خرده روایاتی که به خوبی در خط اصلی داستان قرار گرفته و روایت نسبتاً یک‌دستی را شکل داده، مرگ اندیشی را با لحنی طنازانه به بازی گرفته و با آن مواجهه‌ای شوخ‌طبعانه داشته و این بازیگوشی در فرم برای تماشاگر جذاب است؛ عاملی که شاید محرک جمع شدن دوستان و دشمنان کنار هم در این دوران باشد.

برداشت سروش صحت از زیست خیام‌وار در «جهان با من برقص»

«جهان» در این فیلم می‌تواند برداشتی دوگانه داشته باشد و با ایهامی مواجه هستیم که نخست اشاره به کاراکتر اصلی داستان دارد و دوم می‌تواند اشاره به جهانی داشته باشد که سر ناسازگاری دارد، به گونه‌ای که آدمی ممکن است مشتاق ترک این عالم خاکی باشد. جهان که پس از جدایی از همسرش و این دورافتادگی به بیهودگی نیز رسیده، در میان این جمع معنای متفاوتی از زندگی را درک می‌کند و زندگی را کوچک‌ترین خوشی‌ها در چنین جمعی تلقی می‌نماید که علی مصفا در بخش‌هایی از فیلم به این برداشت تازه اشاره می‌کند و از اینجاست که جهان احوال متفاوتی می‌یابد.

کارگردان در یک فضای سورئال ـ که به بار کمدی اثر افزوده ـ کوشیده از مرگ به عنوان موقعیتی مهلک برای بسیاری از مردم صرفاً به عنوان یک مضمون بهره ببرد و اجازه نداده اثرش زیر سایه سنگین مرگ ـ که بر مردی محتضر سایه افکنده ـ به یک درام نفس‌گیر تبدیل شود و اثر شخصی‌اش را بیشتر بر زندگی متمرکز کرده است. او سراغ تک تک کاراکترها می‌رود و داستان‌شان را می‌گوید و روابط این کاراکترها با هم را به خوبی تبیین می‌کند و در نهایت به ما می‌گوید، زندگی ارزشش را دارد که به سادگی تسلیمش نکرد و از دستش نداد.

چنین فیلمی در این دوره زمانی که با شیوع کرونا مرگ‌اندیشی شدت گرفته و این مرگ‌اندیشی با تشدید فشارهای اقتصادی بر عموم مردم همراه شده و زندگی را دشوارتر از هر زمان نموده، یک تجربه متفاوت است که دیدنش می‌تواند ولو برای ساعتی حال تماشاگر را اندکی بهتر کند. کانسپت کلبه در دل طبیعت و قاب بندی‌هایی با لانگ‌‌شات و اکستریم لانگ‌شات‌های جذاب سینا کرمانی‌زاده، این فیلم را برای تماشا روی پرده عریض سینما مناسب کرده و فرم روایی نیز متناسب با تماشاگر حرفه‌ای است؛ اما تماشای فیلم روی پلتفرم‌های دیگر نیز جذاب است.

Views: 272 | Added by: martiinhamilton | Tags: فرهنگی, هنری | Rating: 0.0/0
Total comments: 0
avatar